Telegram Group & Telegram Channel
#سپه_سالار_نوجوان (محمد ابن قاسم)
#ناهید
صفحه صد و شصت و چهارم.

به سلیمان خبر رسیده بود که محمد بن قاسم از آرور حرکت کرده است، همچنین باخبر بود که مردم مکران و تمام شهرهایی که در مسیرش بودند استقبال بسیار خوبی از او کرده اند و یزید از ترس شورش مردم برعلیه او به محمد بن قاسم دستبند نزده است. همه این اتفاقات آتش انتقام را در قلب سلیمان شعله ور کرد، خوب فکر کرد و تصمیم نهایی را به بدترین دشمن محمد بن قاسم سپرد و او را به بصره فرستاد؛ این شخص صالح بود.
مردم بصره با بیتابی منتظر محمد بن قاسم بودند صالح حدس میزد که اگر در بصره انتقامش را از محمد بن قاسم بگیرد مردم علیه او قیام خواهند کرد میخواست او را پا به زنجیر از بصره به واسط منتقل کند ولی با دیدن احساسات مردم تصمیمش را عوض کرد.
قافله محمد بن قاسم در شامگاهی نزدیک روستایی در چند کیلومتری بصره رسید. مردم روستا باخبر شده بودند که فاتح سند و اسیر سلیمان یک شب در روستای آنان خواهد ماند ،مردان زنان و بچه ها همه سر راه چشم به راهش بودند. زنها، غیر از محمد بن قاسم برای دیدن زنی بیقرار بودند که صدایش تاریخ سند را عوض کرده بود. همین که قافله به روستا رسید همۀ جوانان اطراف محمد بن قاسم جمع شدند زنها ناهید و زهرا را به خانه خود بردند. سربازان محافظ برجی که نزدیک روستا بود به مالک بن یوسف خبر دادند که صالح از شنیدن استقبال مردم از محمد بن قاسم نگران است و میترسد که مردم بصره با احساسات بیشتری به استقبالش بیایند از طرف ناهید هم احساس خطر می کند که با حرفهایش تمام نقشه های صالح را در بصره به هم بزند به همین دلیل تصمیم گرفته است که محمد بن قاسم را به جای بصره مستقیم به واسط ببرد، زنان هم بهتر به بصره برده نشوند شاید خودش تا صبح اینجا برسد. نامه صالح را هم به مالک دادند که به او دستور داده بود محمد بن قاسم را تا رسیدن او در همان روستا نگه دارد. مالک بن یوسف در سفر ارادت خاصی به محمد بن قاسم پیدا کرده بود، فکر میکرد اعتراض مردم بصره بتواند سلیمان را مجبور کند تا در تصمیمش تجدید نظر کند. شهر واسط پس از فوت خلیفه ولید دوباره مرکز سازشهای خوارج شده بود و امیدی نمیرفت که در آنجا فریادی در حمایت از محمد بن قاسم بلند شود. مالک بعد از نماز عشاء با نگرانی جلو خیمه‌ی خود قدم میزد بالاخره با اراده ای محکم وارد خیمه محمد بن قاسم شد او در روشنی شمع مشغول نوشتن بود. مالک گفت: «اگه برای کسی نامه مینویسید میتونم ترتیب بردنشو بدم محمد بن قاسم جواب داد نه نامه نمینویسم دارم نقشه ساخت منجنیق جدیدی رو میکشم فکر میکنم با این بهتر و دقیقتر میشه هدفو نابود کرد.
- شما باید در این وقت به فکر خودتون باشید.
ادامه‌دارد…حسبی ربی الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9



tg-me.com/faghadkhada9/67942
Create:
Last Update:

#سپه_سالار_نوجوان (محمد ابن قاسم)
#ناهید
صفحه صد و شصت و چهارم.

به سلیمان خبر رسیده بود که محمد بن قاسم از آرور حرکت کرده است، همچنین باخبر بود که مردم مکران و تمام شهرهایی که در مسیرش بودند استقبال بسیار خوبی از او کرده اند و یزید از ترس شورش مردم برعلیه او به محمد بن قاسم دستبند نزده است. همه این اتفاقات آتش انتقام را در قلب سلیمان شعله ور کرد، خوب فکر کرد و تصمیم نهایی را به بدترین دشمن محمد بن قاسم سپرد و او را به بصره فرستاد؛ این شخص صالح بود.
مردم بصره با بیتابی منتظر محمد بن قاسم بودند صالح حدس میزد که اگر در بصره انتقامش را از محمد بن قاسم بگیرد مردم علیه او قیام خواهند کرد میخواست او را پا به زنجیر از بصره به واسط منتقل کند ولی با دیدن احساسات مردم تصمیمش را عوض کرد.
قافله محمد بن قاسم در شامگاهی نزدیک روستایی در چند کیلومتری بصره رسید. مردم روستا باخبر شده بودند که فاتح سند و اسیر سلیمان یک شب در روستای آنان خواهد ماند ،مردان زنان و بچه ها همه سر راه چشم به راهش بودند. زنها، غیر از محمد بن قاسم برای دیدن زنی بیقرار بودند که صدایش تاریخ سند را عوض کرده بود. همین که قافله به روستا رسید همۀ جوانان اطراف محمد بن قاسم جمع شدند زنها ناهید و زهرا را به خانه خود بردند. سربازان محافظ برجی که نزدیک روستا بود به مالک بن یوسف خبر دادند که صالح از شنیدن استقبال مردم از محمد بن قاسم نگران است و میترسد که مردم بصره با احساسات بیشتری به استقبالش بیایند از طرف ناهید هم احساس خطر می کند که با حرفهایش تمام نقشه های صالح را در بصره به هم بزند به همین دلیل تصمیم گرفته است که محمد بن قاسم را به جای بصره مستقیم به واسط ببرد، زنان هم بهتر به بصره برده نشوند شاید خودش تا صبح اینجا برسد. نامه صالح را هم به مالک دادند که به او دستور داده بود محمد بن قاسم را تا رسیدن او در همان روستا نگه دارد. مالک بن یوسف در سفر ارادت خاصی به محمد بن قاسم پیدا کرده بود، فکر میکرد اعتراض مردم بصره بتواند سلیمان را مجبور کند تا در تصمیمش تجدید نظر کند. شهر واسط پس از فوت خلیفه ولید دوباره مرکز سازشهای خوارج شده بود و امیدی نمیرفت که در آنجا فریادی در حمایت از محمد بن قاسم بلند شود. مالک بعد از نماز عشاء با نگرانی جلو خیمه‌ی خود قدم میزد بالاخره با اراده ای محکم وارد خیمه محمد بن قاسم شد او در روشنی شمع مشغول نوشتن بود. مالک گفت: «اگه برای کسی نامه مینویسید میتونم ترتیب بردنشو بدم محمد بن قاسم جواب داد نه نامه نمینویسم دارم نقشه ساخت منجنیق جدیدی رو میکشم فکر میکنم با این بهتر و دقیقتر میشه هدفو نابود کرد.
- شما باید در این وقت به فکر خودتون باشید.
ادامه‌دارد…حسبی ربی الله را فراموش نکنید
@Faghadkhada9

BY الله رافراموش نکنید


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/faghadkhada9/67942

View MORE
Open in Telegram


الله رافراموش نکنید Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

To pay the bills, Mr. Durov is issuing investors $1 billion to $1.5 billion of company debt, with the promise of discounted equity if the company eventually goes public, the people briefed on the plans said. He has also announced plans to start selling ads in public Telegram channels as soon as later this year, as well as offering other premium services for businesses and users.

For some time, Mr. Durov and a few dozen staffers had no fixed headquarters, but rather traveled the world, setting up shop in one city after another, he told the Journal in 2016. The company now has its operational base in Dubai, though it says it doesn’t keep servers there.Mr. Durov maintains a yearslong friendship from his VK days with actor and tech investor Jared Leto, with whom he shares an ascetic lifestyle that eschews meat and alcohol.

الله رافراموش نکنید from de


Telegram الله رافراموش نکنید
FROM USA